نمیدانم در ارتباط با نتیجهٔ انتخابات آمریکا و پیروزیِ قاطع و غیرمنتظرهٔ دونالد ترامپ، چه چیز تازهای میتوان گفت که پیش از این و طی روزهای گذشته، گفته نشده باشد. واقعیت این است که شوک چنان شدید بوده که عدهای هنوز از آن بیرون نیامدهاند و نمیتوانند باور کنند ساکن جدید کاخ سفید، همان چهرهٔ جنجالیای است که دیدگاههای نژادپرستانه، سکسیستی و ضد زن او، طیِ مبارزات انتخاباتیاش، بر کسی پوشیده نبود. روز سهشنبه هشتم نوامبر میلیونها میلیون نفر در سراسر دنیا با نفسهایی حبس در سینه، خیره به صفحات تلویزیون، کامپیوتر یا هر دستگاه موبایلی، ناباورانه شاهد انتقال قدرت به دستانِ کسی بودند که هیچگونه پیشینهٔ سیاسی و حتی نظامی نداشته است و جمهوریخواهان او را با کفگیری که به تهِ دیگ خورده بود، با اکراه بهعنوان کاندیدای حزب خود معرفی کردند تا شاید در مقابل هیلاری کلینتونِ نهچندان خوشنام، عرض اندامی کرده باشند. حال، چشم نگرانِ دنیا بهسوی میلیاردری است که با پشتوانهٔ مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، با تمام قوا آمده است تا تمام رشتهها را یکییکی پنبه کند. رشتههایی چون کنار گذاشتنِ پروژهٔ خط لولهٔ ترنس-کانادا که با وتوی پرزیدنت اوباما بهدست آمده بود، توافقنامهٔ تغییرات اقلیمی پاریس که ۲۰۰ کشور از جمله آمریکا و کانادا آن را امضا کردهاند، پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)، سهولت نسبی رفتوآمد زمینی میان کانادا و آمریکا با برنامههایی که وی برای ایجاد سیستمهای ردیابی ویزای ورود و خروج با استفاده از انگشتنگاری در تمامی مرزهای آمریکا دارد و و و…
ترامپ حالا دیگر تنها یک شخصیت حقیقی بهعنوان فردی که توانسته حتی به عالیترین مقام قدرتمندترین کشور دنیا برسد، نیست. ترامپ در همین مدت کوتاه توانسته است مکتب فکریای بهنام «ترامپیسم» به دیگر «ایسم»های موجود بیافزاید که شامل سبک، رفتار، شیوهٔ فکری و عملکرد اوست. مکتبی که هوادارانی همچون کِلی لیچ در کانادا دارد. سیاستمدارانی چون او مسرور از پیروزی ترامپ در همسایگیشان، از هماکنون ظهور کردهاند تا ترامپیسم را اینجا در خانه ترویج کنند. لیچ نمایندهٔ حزب محافظهکار در مجلس عوام کانادا یکی از چندین کاندیدایی است که در رأیگیری ماه می سال آینده، احتمال دارد رهبری حزب محافظهکار را بر عهده بگیرد. وی با شعار «stand up for Canadian values»، آماده است که راه ترامپ را که با شعار «make America great again» به پیروزی رسید، ادامه دهد و مفسران معتقدند که او تنها مقلّد ترامپ نخواهد بود. سادهاندیشی خواهد بود اگر فکر کنیم که اینان در کانادا مخاطب ندارند. نتیجهٔ انتخابات همسایهٔ جنوبی، درسی است که نباید فراموش کرد و برای نیافتادن در دامِ ترامپیسم، باید تلاش خود را بهکار بست تا روند فرایندهای انتخابی در بنبست انتخاب بین بد و بدتر گرفتار نشود.
در این شماره دوستانی لطف کردهاند و از جوانب گوناگون پیروزی ترامپ را مورد تحلیل قرار دادهاند که شما را بهخواندشان دعوت میکنم. همچنین مایلم در اینجا اشاره کنم که علیرضا احمدیان ساکن شهر ونکوور، ماههای اکتبر و نوامبر را بهصورت داوطلبانه برای کمپین هیلاری برای آمریکا در ایالت کولورادو کار کرد که مشاهدات او در مورد کارکرد حزب دموکراتیک و انتخابات آمریکا در شمارههای آتی «رسانهٔ همیاری» خواهد آمد.
و اما همین فردا، شنبه ۱۹ نوامبر، انتخاباتی در وستونکوور برگزار خواهد شد که شاید در ظاهر قابل قیاس با انتخابات آمریکا نباشد و نیست هم، هرچند با توجه به حضور دو بانوی ایرانی در میان کاندیداها، طبیعتاً شرکت در این انتخابات برای ساکنان وستونکوور و بهدنبالش کل جامعهٔ ایرانی حائز اهمیت است، چرا که ما هنوز در اینجا یعنی استان بیسی، در هیچ سطحی از سطوح دولتی نمایندهای نداریم. امیدواریم ایرانیان ساکن وستونکوور با شرکت در این انتخابات، راه ورود هموطنانمان را به شورای این شهر و بهدنبالش راه ورود جامعهٔ ایرانی به سطوح مختلف دولتی را باز و هموار کنند. جامعهٔ ایرانی مانند بسیاری جوامع دیگر در این شهر به صدای بلندی نیاز دارد تا بهتر شنیده شود.
برای اطلاعات و آشنایی بیشتر با این دو کاندیدا و انتخابات میاندورهای شورای شهر وستونکوور، از شما دعوت میکنم گفتوگوی کوتاهی را که با ایشان انجام دادهایم، مطالعه بفرمایید.
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ انتخابات میاندورهای شورای شهر وستونکوور اینجا کلیک کنید